رابطه ي انتظار و بهداشت روان

نويسنده: حجت الاسلام مسعود آذربايجاني

مفهوم انتظار- به ويژه «انتظار ظهور حضرت امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف- در چارچوب مهدويّت و امامت معنا مي يابد و جدا از مجموعه ي باورهاي اسلامي نيست. اعتقاد به مهدويّت و انتظار، در رأس هرم اعتقادي شيعه قرار گرفته است. بنابراين، رابطه ي انتظار و بهداشت روان، مبتني بر ارتباط دين و باورهاي ديني با بهداشت روان است. باورهاي ديني از راه هاي تغذيه ي روحي، تفسير معناي زندگي، ايجاد حسّ انسجام، تخليه ي هيجاني و…، زمينه هاي آرامش و بهداشت رواني را فراهم مي کند. در اين مقاله برآنيم از «ارتباط انتظار و ابعاد روان شناختي آن با بهداشت روان» بحث کنيم؛ موضوعي که در درون مفهوم کلي بهداشت جاي مي گيرد و ناظر بر توانايي کامل براي ايفاي نقش هاي اجتماعي، رواني و جسمي است. از لحاط روان شناختي، انتظار امام معصوم عليه السلام حالت هاي زير را در انسان پديد مي آورد:
انتظار نور سپيد، بارقه ي اميد را در دل انسان زنده مي کند: (وَ أَشرَقَتِ الأَرضُ بِنُورِ رَبِّها…)؛1 و زمين [در آن روز] به نور پروردگارش روشن مي-شود… . امام علي عليه السلام فرمود: مردم! در واپسين حرکت تاريخ و آخرالزمان، بزرگ مردي از فرزندانم ظهور مي کند. هنگامي که پرچمش به اهتزاز درآيد، شرق و غرب جهان را روشن سازد. با ظهورش موجي از شادي و نور، عالم گستر مي گردد.2 اميدواري در جايي است که امکان نوميدي وجود دارد و يا مي تواند پديدار شود. اميد، معطوف به نجات است و خروج از ظلمات، مرض، جدايي، غربت يا بندگي را شامل مي شود. اميد، توکل به غلبه ي نهايي حق و عشق الهي است. اميدواري، موجب جلوگيري از يأس و سرخوردگي مي شود. اميد بيشتر در بعد شناختي انسان مؤثر است و در سه محور اهداف، بينش و تفکّر نمايان مي گردد:
1-1. اهداف
مسير حرکت انسان را اهدافش مشخّص مي کند. اميد در زندگي انسان، موجب مي شد تا بتواند براي خود اهدافي را در نظر بگيرد. انسان منتظر، با اميد به ظهور نور و عدالت –در حقيقت- اهداف کلان زندگي خود و جامعه را، با روي کرد به نصرت الهي3، پيروزي و بهروزي و غلبه حق بر باطل4، گسترش عدالت: «يَملأُ اللهُ الأَرضَ بِهِ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً وَ جوَراً».5 و بالاخره فراگيري هدايت، لطف و رحمت6 مشخّص مي کند.
2-1. بينش
پس از تعيين اهداف کلان، اميدواري، به انسان بينشي عطا مي کند در مسير خود بن بستي نمي بيند و همواره با خلاقيت و نوآوري راه هاي نويني را آزمون مي کند. امام سجاد عليه السلام فرمود: اِنتِظارُ الفَرَجِ مِن أَعظَمِ الفَرَجِ.7 انتظار ظهور حضرت امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از بزرگ ترين گشايش ها است. اميد، هميشه دريچه هاي جديد به روي انسان مي گشايد.
3-1. تفکّر
در مرحله ي سوم، براي رسيدن به اهداف دراز مدت (کلان) و کوتاه مدت (خرد) نيازمند برنامه ريزي و طراحي عملياتي هستيم تا بتوانيم از امکانات و سرمايه هاي موجود به نحو بهينه استفاده کنيم و گام به گام به مقصود نزديک شويم. اميد در اين مرحله نيز، موجب مي شود که افکار خود را در راستاي اهداف مورد نظر تمرکز بخشيم و برنامه ريزي مطلوبي داشته باشيم.
انتظار، آمادگي براي استقبال و همراهي منتظر را مي طلبد و بدون آن به بار نمي نشيند. بنابراين بايد در مسابقه ي آمادگي و سبقت جويي8 که در ابعاد عملي، صبر، پارسايي و نظامي، نمايان مي شود شرکت جست.
1-2. صبر
آمادگي براي انتظار، به اين معنا است که توانايي و بردباري بر تأخيرها و شکيبايي بر مشکلات ناشي از غيبت را داشته باشيم. خداوند متعال مي فرمايد: (وَ لَنَبلُوَنَّکُم بِشَيءٍ مِنَ الخَوفِ وَ الجُوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الأموالِ وَ الأَنفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرِينَ).9 قطعاً همه ي شما را با چيزي از ترس، گرسنگي و کاهش در مال ها و جان ها و ميوه ها آزمايش مي کنيم، و بشارت ده به استقامت کنندگان. صبر، بر امتحان و بلاهاي سخت، ترس، گرسنگي و فقدان عزيزان – به ويژه بر مشکلات زمان غيبت و نزديک ظهور- تفسير شده10 و استقامت در اين مشکلات، شرط آمادگي براي انتظار تا ظهور است.
2-2. پارسايي
شرط دوم آمادگي، ايجاد تمهيدات اخلاقي و شايستگي هاي فردي براي همراهي حضرت است. در حقيقت، معناي انتظار و آمادگي براي ظهور، اين است که انسان خود را از هر گونه قيد و بند (دروني و بيروني) آزاد سازد و سبک بار و سبک بال آماده ي حرکت باشد و اين امر، مستلزم پارسايي، زهد و تقوا است و شايستگي در پرتو عمل صالح مي خواهد. امام صادق عليه السلام فرمود: براي صاحب الامر، غيبتي طولاني است، در اين دوران، هرکس بايد تقوا پيشه سازد و به دين خود چنگ زند.11 هم چنين مي فرمايد: هرکس دوست دارد، در شمار اصحاب حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف باشد، بايد منتظر باشد و پارسايي پيشه سازد و به اخلاق نيکو رفتار کند.12 آيات سوره ي عصر نيز درباره ي حضرت امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف تأويل شده است. امام صادق عليه السلام آيه ي: (اِلاّ الَّذِينَ آمَنُوا… .)13 را به آياتنا، (… وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ… .)14 را به «مواسات الاخوان»، (…وَ تَواصَوا بِالحَقِّ… .)15 را به «الامامه» و (… وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ.)16 را به «في الفتره» تأويل کرده است.17
3-2. نظامي
بعد سوم از آمادگي، ايجاد آمادگي هاي جسماني و فراهم آوردن ابزار و وسايل مناسب (ساز و برگ نظامي) براي مبارزه و تقابل با دشمنان است. امام کاظم عليه السلام فرمود: هرکس اسبي را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن، دشمنان ما را خشمگين سازد، در حالي که منسوب به ما است؛ خداوند روزي اش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند و او را به آرزويش برساند و در رسيدن به خواسته هايش ياري کند.18 اسب –احتمالاً- به عنوان تمثيلي از تمهيدات نظامي متناسب است که بايد در هر زمان –مطابق با شرايط و مقتضيات- فراهم گردد.
ابعاد عاطفي انتظار که در حقيقت نقطه ي اوج انتظار و گرمي و حرارت آن به شمار مي آيد، اشتياق است. منتظر کسي است که چون خاکِ تشنه نيازمند آب است: (قُل أَرَأَيتُم إِن أَصبَحَ ماؤُکُم غَوراً فَمَن يَأتِيکم بِماءٍ مَعِينٍ)؛19 بگو: به من خبر دهيد، اگر آب هاي [سرزمين] شما در زمين فرو رود، چه کسي مي تواند آب جاري و گوارا در دسترس شما قرار دهد. اين احساسات و عواطف در ابعاد زير تجلي مي يابد:
1-3. محبت
امام رضا عليه السلام فرمود: أَلاَنيسُ الرَّفيقُ وَ الوالِدُ الشَّفيقُ وَ الأَخُ الشَّقيقُ…؛20 امام همدم و رفيق، پدر و مهربان… است. بِنَفسي أَنتَ مِن مُغَيَّبٍ لَم يَخلُ مِنّا…؛21 جانم فداي تو اي ناپيدايي که از ما بيرون نيست! عَزيزٌ عَلَيَّ أن أَري الخَلقَ وَ لا تُري وَ لا أسمَعُ لَکَ حَسيساً وَ لا نَجوي؛22 چقدر بر من جانکاه است که مردم را ببينم، اما تو ديده نشوي و هيچ گونه صدا و سخني از تو نشنوم .
2-3. شور طلب
منتظر، کسي است که به دنبال يار مي گردد و با شور و شوق همه جا را در طلبش جست و جو مي کند: لَيتَ شِعرِي أَينَ استَقَرَّت بِکَ النَّوي بَل أيُّ أرضٍ تُقِلُّکَ أَو ثَري أَبِرَضوي أَم غَيرِها أَم ذِي طُوي…؛23 اي کاش مي-دانستم در چه جايي منزل گرفته اي و چه سرزمين و مکاني تو را در برگرفته است! آيا در کوه رضوي هستي و يا در جاي ديگر و يا در ذي طوي هستي… . کسي که گم شده اي دارد و مدعي عشق و محبت است، آيا از او پذيرفته است که هيچ گاه در طلب گم شده اش بر نيامده باشد؟
3-3. چشم به راه بودن
منتظر واقعي کسي است براي رسيدن يار، لحظه شماري مي کند؛ يعني به او عشق مي ورزد، با او سخن مي گويد و با چشم هاي نگران و رمق ديده، به دور دست مي نگرد که شايد او را ببيند و بيابد: اَلسَّلامُ عَلَيکَ حينَ تَقُومُ السَّلامُ عَلَيکَ حينَ تَقعُدُ السَّلامُ عَلَيکَ حينَ تَقرَءُ وَ تُبَيِّنُ السَّلامُ عَلَيکَ حينَ تُصَلِّي وَ تَقنُتُ السَّلامُ عَلَيکَ حينَ تَرکَعُ وَ تَسجُدُ … .24 سلام بر تو آن گاه که مي ايستي، سلام بر تو آن گاه که مي نشيني، سلام بر تو هنگامي که قرآن مي خواني و بيان مي کني، آن گاه که نماز مي گزاري و قنوت مي بندي، سلام بر تو چون به رکوع مي روي و سجده مي کني. يعني در همه ي احوال دلم با تو و چشمم به راه تو است. امام صادق عليه السلام فرمود: هرکس دوست دارد در شمار اصحاب حضرت باشد، بايد چشم به راه باشد و پارسايي پيشه سازد.25 با نگاهي گذرا به محور اول (اميد) نقش مؤثّر انتظار بر بهداشت روان؛ از جمله ضوابط تشخيص افسردگي براساس «dsm426» روشن مي گردد. وجود افسردگي خُلقي در تمام روز و بيشتر اوقات، مشکلات تمرکز ذهني يا تصميم گيري، احساس نااميدي، کاهش مشخّص رغبت يا لذت در تمام يا تقريباً همه فعاليت ها از آن جمله اند. بديهي است، اين علايم در تقابل جدي با اميدواري و داشتن اهداف روشن، بينش مثبت و تفکّر در جهت برنامه ريزي است؛ به عبارت ديگر، انتظار –به ويژه مؤلفه ي اميدواري آن- يک شيوه ي پيش گيرانه براي بيماري هاي رواني حاد، مثل افسردگي است و از اين جهت، مي تواند زمينه ساز بهداشت روان باشد. افزون بر اين، مروري بر روان شناختي موفقيت –که در حقيقت همان مرتبه ي ارتقا در بهداشت روان است- معلوم مي سازد که از مهم ترين ارکان آن، داشتن بينش مثبت، اهداف بلند و متعالي و نيز برنامه اي براي رسيدن به آن ها است، مهم تر از اين ها، تصحيح و تنظيم فکر و باورها براي رسيدن به اهداف و آرزوهاي موردنظر است.27 به طور کلي، در مواجهه با مسايل زندگي و رسيدن به موفقيت –به ويژه در مشکلات- به دو دسته از عوامل نيازمنديم: نخست، فراهم آمدن اسباب طبيعي؛ دوم، شرايط رواني خاصي که بتوانيم با مسايل بهتر روبه رو شويم که معمولاً به اولياي الهي فراهم مي گردد. گاهي سستيِ اراده، ترس، غم، اضطراب و عدم اشراف کامل بر موقعيت باعث مي شود که نتوانيم از راه حل هاي ممکن به شکل مطلوب بهره ببريم. توسل و توکل، باعث تقويت اراده و عدم تأثير عوامل مخلّ رواني مي شود. 28 بنابراين، انتظار در ابعاد عاطفي آن؛ يعني اشتياق، محبت، شورِ طلب و چشم به راه بودن که همگي مستلزم نوعي توسل و رابطه ي قلبي با حضرت است، به ويژه بر بهداشت روان به معناي پيش گيري اوليه و ممانعت از بيماري ها و ارتقاي توان مندي ها در مقابله با استرس ها و اضطراب ها نقش مؤثّري دارد. در جمع-بندي نهايي، نتيجه مي گيريم: انتظار در محورهاي سه گانه ي اميد (شناختي) آمادگي (رفتاري) و اشتياق (عاطفي) بر بهداشت روان در دو سطح پيش گيري اوليه و ارتقاي توان مندي ها مؤثّر بوده است. البته جهت آزمون تجربي هر يک از موارد، مي توان موقعيت هاي عيني مناسبي ترتيب داد و اين رابطه را به آزمون گذاشت.

پي نوشت ها:
1. زمر (39) آيه ي 69: امام صادق عليه السلام «بنور ربها» را امام الارض … مي نامند (تفسير قمي، ج2، ص253.)
2. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمه، ج2، ص653، باب 57، ح 17.
3. يوسف (12) آيه ي 110: (حَتّي إِذَا استَيأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُم قَد کُذِبُوا جاءَهُم نَصرُنا فَنُجِّيَ مَن نَّشاءُ وَ لا يُرَدُّ بَأسُنا عَنِ القَومِ المُجرِمِينَ.) [پيامبران به دعوت خود، و دشمنان آن ها به مخالفت خود هم چنان ادامه دادند] تا آن گاه که رسولان مأيوس شدند، و [مردم] گمان کردند که به آنان دروغ گفته شده است؛ در اين هنگام، ياري ما به سراغ آن ها آمد؛ آنان را که خواستيم نجات يافتند و مجازات و عذاب ما از قوم گنه کار بازگردانده نمي شود.
4. اعراف (7) آيه ي 128: (قالَ مُوسي لِقَومِهِ استَعينُوا بِاللهِ وَ اصبِرُوا إِنَّ الأََرضَ لِلهِ يُورِثُها مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ وَ العاقِبَةُ لِلمُستَّقِينَ.) موسي عليه السلام به قوم خود گفت: از خدا ياري جوييد، و استقامت پيشه کنيد، که زمين از آنِ خداست، و آن را به هرکس از بندگانش که بخواهد، واگذار مي-کند و سرانجام [نيک] براي پرهيزگاري است. انبياء (21) آيه ي 105: (وَ لَقَد کَتَبنا فِي الزَّبُورِ مِن بَعدِ الذَّکرِ الأَرضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ.) در «زبور» بعد از ذکر [تورات] نوشتيم: «بندگان شايسته ام وارث [حکومت] زمين خواهند شد.»
5. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمه، ج1، ص319، باب 31، ح2.
6. طه (20) آيه ي 135: (قُل کُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعلَمُونَ مَن أَصحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهتَدي.) بگو: همه [ما و شما] در انتظاريم [ما در انتظاريم وعده ي پيروزي، و شما در انتظار شکست ما] حال که چنين است، انتظار بکشيد، اما به زودي مي دانيد چه کسي از اصحاب صراط مستقيم و چه کسي هدايت يافته است. اسراء (17) آيه ي 8: (عَسي رَبُّکُم أَن يَرحَمَکُم و َإِن عُدتُم عُدنا وَ جَعَلنا جَهَنَّمَ لِلکافِرِينَ حَصِيراً). اميد است پروردگارتان به شما رحم کند. هرگاه برگرديد، ما هم باز مي گرديم و دوزخ را براي کافران، زندان سختي قرار داديم.
7. شيخ طوسي، الغيبه، ص 49.
8. بقره (2) آيه ي 148: (وَ لِکُلٍّ وِجهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاستَبِقُوا الخَيراتِ أَينَ ما تَکُونُوا يَأتِ بِکُمُ اللهُ جَمِيعاً إِنَّ اللهَ عَلي کُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ.) هر طايفه اي قبله اي دارد که خداوند آن را تعيين کرده است؛ [بنابراين، زياد درباره ي قبله گفت و گو نکنيد و به جاي آن] در نيکي ها و اعمالِ خير، بر يک ديگر سبقت جوييد. هر جا باشيد، خداوند همه شما را [براي پاداش و کيفر در برابر اعمال نيک و بد، در روز رستاخيز] حاضر مي کند، زيرا او بر هر کاري تواناست.
9. بقره (2) آيه ي 155.
10. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمه، ج2، ص346، باب1، ح5: قَالَ الامامُ الصادقُ عليه السلام: اِنَّ لِصاحِبِ هذالأَمرِ غَيبَةً فَليَتَّقِ اللهِ عَبدٌ وَليَتَمَسَّک بِدينِهِ.
11. محمدبن ابراهيم نعماني، الغيبه، ص250، باب 14، ح5.
12. همان، ص200، باب 11، ح16: قال الاِمامُ الصادقُ عليه السلام: مَن سَرَّ أَن يَکُونَ مِن أَصحابِ القائِمِ فَليَنتَظِر وَ ليَعمَل بِالوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الأَخلاقِ.
13. سوره ي عصر (103) آيه ي 3: مگر کساني که ايمان آورده… .
14. همان: … و اعمال صالح انجام داده اند… .
15. همان: … و يکديگر را به حق سفارش کرده… .
16. همان: … و يکديگر را به شکيبايي و استقامت توصيه نموده اند.
17. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمه، ج2، ص656، باب 58، ح1.
18. شيخ کليني، کافي، ج6، ص535، ح1، کتاب الدواجن: قالَ الإمامُ الکاظمُ عليه السلام …مَن ارتَبَطَ دابَّةً مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمرَنا وَ يَغيظُ بِهِ عَدُوَّنا و َهُوَ مَنسُوبٌ اِلَينا اَدَّرَاللهُ رِزقَهُ وَ شَرَحَ صَدرَهُ وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ وَ کانَ عَوناً عَلي حَوائِجِهِ.
19. ملک (67) آيه ي 30.
20. شيخ کليني، کافي، ج1، ص198، ح1.
21. سيدبن طاووس، إقبال الأعمال، ص298؛ مفاتيح الجنان، دعاي ندبه
22. سيدبن طاووس، إقبال الأعمال، ص298؛ مفاتيح الجنان، دعاي ندبه.
23. سيدبن طاووس، إقبال الأعمال، ص298؛ مفاتيح الجنان، دعاي ندبه.
24. شيخ طبرسي، الاحتجاج، ج2، ص492؛ مفتايح الجنان، زيارت آل ياسين.
25. محمدبن ابراهيم نعماني، الغيبه، ص200، باب 11، ح 16.
26. پريرخ دادستان، روان شناسي مرضي تحولي، ج1، ص292-298؛ نصرت الله پورافکاري، طبقه بندي اختلاف رواني، ص141.
27. ر.ک: عليرضا آزمنديان، تکنولوژي فکر.
28. ام. رابين ديماتئو، روان شناسي سلامت، ج2، ترجمه ي سيد مهدي موسوي اصل و ديگران، ص759-762.

 

منبع: کتاب گفتمان مهدويت الف